فرمان اساسی دموکراسی لیبرال

فرمان اساسی دموکراسی لیبرال در مجموع هشت بار در قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان ذکر شده است. با این حال، هیچ کدام آنها یک تعریف قانونی از معنای ” فرمان اساسی دموکراسی لیبرال ” نیست. چنین تعریفی درهیچ کدام از قوانین دادگاه قانون اساسی فدرال نیز یافت نمی شود.

در واقع اهمیت نظام اساسی جمهوری فدرال آلمان با دو صفت «لیبرال» و «دموکراسی» تعیین می‌شود.

فرمان اساسی لیبرال است که از طریق تضمین های دولتی و حمایت دولتی از کرامت انسانی (ماده 1 قانون اساسی) و حقوق اساسی (مواد 2 تا 19 قانون اساسی) از هر فرد در برابر خودسری دولت محافظت می کند.

فرمان اساسی دموکراتیک است که به هر فرد مشارکت قابل توجهی در شکل دادن به جامعه می دهد و آن را تضمین می کند.

آنها با هم فرمان اساسی دموکراسی لیبرال را به عنوان یک مفهوم اولیه قانون اساسی تشکیل می دهند که قوانین دولت های فدرال و ایالتی، جوهر نظام سیاسی و ارزش های جمهوری فدرال آلمان را با توجه به عالی ترین و اصول ارزشی اساسی تعیین می کند و هسته هر دموکراسی هستند:

  • حق مردم در اعمال قدرت دولتی در انتخابات و آراء و از طریق ارگانهای قانونگذاری و قضائیه و انتخاب نمایندگان مردم به طور کلی، مستقیم، آزاد، برابر و مخفی
  • التزام قوانین به قانون اساسی و الزام قوه مجریه و دین به قانون و عدالت
  • حق تشکیل و اعمال اپوزیسیون پارلمانی
  • جدایی پذیری بین دولت و مسئولیت آن در قبال نمایندگی مردم
  • استقلال دادگاه ها
  • محرومیت از هرگونه قاعده خشونت آمیز و خودسرانه
  • حقوق بشر مشخص شده در قانون اساسی

دموکراسی و حکومت مردمی

طبق قانون اساسی، تمام قدرت دولتی از مردم ناشی می شود. مردم در انتخابات منظم نمایندگانی را در سطوح فدرال، ایالتی و محلی انتخاب می کنند. آنها به منافع مردم توجه می کنند و بر اساس اصل اکثریت تصمیم می گیرند.

احترام به حقوق اساسی

حقوق اساسی هر فرد را قادر می سازد، مانند موارد دیگر، از خود در برابر مداخله دولت دفاع کند. دولت باید از حقوق اولیه هر فرد، در برابر سایر افراد، سازمان ها و شرکت ها محافظت کند.هر فردی حق دارد آزادانه شخصیت خود را پرورش دهد. هیچ کس اجازه ندارد در تعیین سرنوشت آزاد دیگران دخالت کند، به عنوان مثال در فعالیتهای مذهبی و دسترسی به اطلاعات، تحصیلات و زندگی حرفه ای، زن و مرد از حقوق مساوی برخوردارند.

جدایی قدرت ها

اصل تفکیک قوا در خدمت مهار و کنترل قدرت دولتی است. قدرت دولتی که از مردم سرچشمه می گیرد از طریق نهادهای خاص قانون گذاری (مجلس)، قوه مجریه (دولت ها و ادارات) و رویه قضایی (محاکم) اعمال می شود. پارلمان ها کار دولت را کنترل می کنند.

اصل حاکمیت قانون

اصل حاکمیت قانون بیش از هر چیز تضمین می کند که دولت و اداره ها از قانون پیروی می کنند و در صورت تخلفات قانونی توسط مقامات دولتی، حمایت قانونی وجود دارد. هر شهروندی به دادگاه دسترسی دارد.

قانونی بودن ادارات

ادارات باید قوانین را رعایت و اجرا کنند. اقداماتی که با حقوق شهروندی تداخل دارد، برای اینکه توجیه شوند، عموماً به یک مبنای قانونی نیاز دارند که این اقدامات را مجاز می داند.

استقلال دادگاه ها

دادگاه ها مستقل هستند. آنها نمی توانند توسط دولت ها یا پارلمان ها کنترل شوند. قضات فقط در اجرای قانون، مقید به وجدان خود هستند. هر شهروندی حق محاکمه عادلانه دارد.

اصل چند حزبی و فرصت های برابر برای احزاب سیاسی

یکی از ویژگی های اصلی نظام اساسی دموکراسی آزاد این است که احزاب مختلف وجود دارد. همه احزاب فرصت های برابر برای عملی ساختن ایده های سیاسی خود دارند. تشکیل، موجودیت و فعالیت احزاب عاری از نفوذ و دخالت دولت است. در طول انتخابات، همه احزاب فرصت یکسانی برای مبارزات انتخاباتی و انتخاب شدن دارند. اصل چند حزبی، تنوع افکار را در زندگی عمومی تضمین می کند.

حق تشکیل و اعمال اپوزیسیون در قانون اساسی

اپوزیسیون وزنه تعادل سیاسی دولت را تشکیل می دهد و وظیفه کنترل آن را بر عهده دارد و می تواند لایحه های قانون را معرفی کند. دولت نباید مانع کار مخالفان شود.

سایر پیوندهای مفیدی که می خواهیم برای شما فهرست کنیم:

https://www.youtube.com/watch?v=gnCfHwPwVMM